کتاب نخسایی ها؛ پهلوان شهید سجاد عفتی اثر مصطفی آقا محمد لو انتشارات شهید کاظمی

60000 تومان 65000 تومان 8 %
موجود

به دلیل نوسانات قیمت لطفا برای مشاهده آخرین قیمت و خرید محصول به لینک زیر مراجعه فرمایید.
محصول کتاب نخسایی ها؛ پهلوان شهید سجاد عفتی اثر مصطفی آقا محمد لو انتشارات شهید کاظمی در دسته بندی کتاب زندگینامه و دایره المعارف قرار دارد. برند این محصول انتشارات شهید کاظمی می باشد. وضعیت این کالا موجود می باشد.

مشخصات کتاب نخسایی ها؛ پهلوان شهید سجاد عفتی اثر مصطفی آقا محمد لو انتشارات شهید کاظمی عبارت است از:

نویسنده مصطفی آقا محمد لو است. ناشر هم انتشارات شهید کاظمی می باشد. شابک برابر با 9786222851804 است. قطع نیز رقعی می باشد. نوع جلد هم شومیز می باشد. زبان نوشتار: نیز فارسی می باشد. چاپ شده در هم ایران می باشد. تعداد صفحه برابر با 128 است. وزن برابر با 135 گرم است. سایر توضیحات نیز گزیده متن کتاب: پس از مدتی در یکی از پارکینگها با جمع و جور کردن وسایل و تشکهای دست دوم یک باشگاه کشتی راه انداخت. فقط مانده بود مربی کشتی که قطعا چنین چیزی در باغ های کهنز پیدا نمی شد. مصطفی صدرزاده و امیرحسین که مدتی در مرکز شهر باشگاه میرفتند با مربی باشگاهشان اسماعيل خلیلی صحبت کردند و او هم پذیرفت که مربی پارکینگ – باشگاه پهلوان پرور کهنز شود. آن روزها در محله ما گوش شکسته برای خودش یک برند لاکچری حساب مي امد و صد امتیاز داشت. سجاد عفتی هم تکواندو را به عشق گوش شکسته ها رها کرد و اهل کشتی شد. وقتی هم آمد جدی و مردانه آمد. کشتی برای ما كم كم شد خواب و خوراک، و روز و شبمان را با آن سر میکردیم. سجاد به خاطر بدن منعطف و عقبه رزمی که داشت از بقیه جلوتر بود. زیرگیر بسیار قهار و فیتو زن حرفه اي باشگاه بود. بزرگتر که شدیم در مسابقات دانشجویی تنکابن، تیم منطقه ما همیشه قهرمان میشد. سجاد هفتاد و چهار کیلو کشتی میگرفت. مربی به او پیشنهاد داد که وزن کم کند و در یک وزن پایینتر کشتی بگیرد؛ اما سجاد رغبتی به این کار نداشت. یکی از بچهها که در حال کم کردن وزن بود و خیلی به خودش فشار می آورد. چند ساعت به وزن کشی هنوز سیصد گرم اضافه وزن داشت. به سونا رفت تا دمای بالا آب اضافه بدنش را کم کند. سجاد که در تمام طول این مدت او را ترو خشک می کرد، با او راهي سونا شد و عرق ریخت .بعد از وزنکشی هم کار به درمانگاه و سرم و بیمارستان و اینها کشید. سجاد مثل یک پرستار از او نگهداری کرد و خودش هم به عنوان کوچ کنار تشک نشست.... می باشد.



تغییرات قیمت کتاب نخسایی ها؛ پهلوان شهید سجاد عفتی اثر مصطفی آقا محمد لو انتشارات شهید کاظمی عبارت است از:

درتاریخ 08 مهر 1403 قیمت 60,000 ثبت گردیده است.     درتاریخ 13 تیر 1403 قیمت 65,000 ثبت گردیده است.     درتاریخ 16 اردیبهشت 1403 قیمت 63,000 ثبت گردیده است.     درتاریخ 02 اردیبهشت 1403 قیمت 62,370 ثبت گردیده است.     درتاریخ 19 دی 1402 قیمت 63,000 ثبت گردیده است.     درتاریخ 21 آذر 1402 قیمت 23,700 ثبت گردیده است.     درتاریخ 02 آذر 1402 قیمت 22,500 ثبت گردیده است.     درتاریخ 20 مهر 1402 قیمت 23,000 ثبت گردیده است.     درتاریخ 27 شهریور 1402 قیمت 22,900 ثبت گردیده است.     درتاریخ 20 شهریور 1402 قیمت 23,000 ثبت گردیده است.    

نویسنده
مصطفی آقا محمد لو
ناشر
انتشارات شهید کاظمی
شابک
9786222851804
قطع
رقعی
نوع جلد
شومیز
زبان نوشتار:
فارسی
چاپ شده در
ایران
تعداد صفحه
128
وزن
135 گرم
سایر توضیحات
گزیده متن کتاب: پس از مدتی در یکی از پارکینگها با جمع و جور کردن وسایل و تشکهای دست دوم یک باشگاه کشتی راه انداخت. فقط مانده بود مربی کشتی که قطعا چنین چیزی در باغ های کهنز پیدا نمی شد. مصطفی صدرزاده و امیرحسین که مدتی در مرکز شهر باشگاه میرفتند با مربی باشگاهشان اسماعيل خلیلی صحبت کردند و او هم پذیرفت که مربی پارکینگ – باشگاه پهلوان پرور کهنز شود. آن روزها در محله ما گوش شکسته برای خودش یک برند لاکچری حساب مي امد و صد امتیاز داشت. سجاد عفتی هم تکواندو را به عشق گوش شکسته ها رها کرد و اهل کشتی شد. وقتی هم آمد جدی و مردانه آمد. کشتی برای ما كم كم شد خواب و خوراک، و روز و شبمان را با آن سر میکردیم. سجاد به خاطر بدن منعطف و عقبه رزمی که داشت از بقیه جلوتر بود. زیرگیر بسیار قهار و فیتو زن حرفه اي باشگاه بود. بزرگتر که شدیم در مسابقات دانشجویی تنکابن، تیم منطقه ما همیشه قهرمان میشد. سجاد هفتاد و چهار کیلو کشتی میگرفت. مربی به او پیشنهاد داد که وزن کم کند و در یک وزن پایینتر کشتی بگیرد؛ اما سجاد رغبتی به این کار نداشت. یکی از بچهها که در حال کم کردن وزن بود و خیلی به خودش فشار می آورد. چند ساعت به وزن کشی هنوز سیصد گرم اضافه وزن داشت. به سونا رفت تا دمای بالا آب اضافه بدنش را کم کند. سجاد که در تمام طول این مدت او را ترو خشک می کرد، با او راهي سونا شد و عرق ریخت .بعد از وزنکشی هم کار به درمانگاه و سرم و بیمارستان و اینها کشید. سجاد مثل یک پرستار از او نگهداری کرد و خودش هم به عنوان کوچ کنار تشک نشست....
08 مهر 1403
60000
13 تیر 1403
65000
16 اردیبهشت 1403
63000
02 اردیبهشت 1403
62370
19 دی 1402
63000
21 آذر 1402
23700
02 آذر 1402
22500
20 مهر 1402
23000
27 شهریور 1402
22900
20 شهریور 1402
20 شهریور 1402[;][;][mm7]23000